• عبدالحسین طالعی
با توجه به اینکه نوروز سال ۱۳۹۷ شمسی با سالروز شهادت امام هادی علیه السلام مصادف شده، در نظر گرفتم یک سلسله مطالب در ده قسمت پیرامون زیارت غدیریه صادره از ناحیه مقدسه حضرتش را به دوستداران خاندان نور هدیه کنم. تمام این مقاله در مجله صحیفه اهل بیت شماره ۳ -۴ ویژه نامه امام هادی علیه السلام منتشر شده است.
***
۶. راه انحصاری عبودیت
متن: اشهد شهادة حق و اقسم بالله قسم صدق... و انّه القائل بک: والذی بعثنی بالحقّ ما آمن بی من کفر بک، و لا أقرّ بالله من جحدک، و قد ضلّ من صدّ عنک، و لم یهتد الی الله و لا اليّ من لا یهتدی بک.
نکته ها:
یکم. رسول خدا در روز غدیر، اتمام حجت کرد. در حضور دهها هزار تن از تمام مسلمانان، اعلام کرد: «من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه». این ندای آسمانی، مسیر تداوم راه پیامبر را نشان داد که چگونه میتوان پس از پیامبر، در مسیر حضرتش گام نهاد. بدین ترتیب روشن شد که چه کسی ولایت پیامبر را گردن مینهد و چه کسی از آن میگریزد.
دوم. کم نبودند آنان که به مصاحبت چند روزه یا چند سالۀ خود با پیامبر افتخار کردند، امّا مهم ترین رهنمود حضرتش را ـ که قبول ولایت امیرالمومنین علیه السلام بود ـ نادیده گرفتند. سخن دربارۀ آنها نیست، چرا که وضع آنها روشن است. سخن دربارۀ کسانی است که امروز پس از گذشت سده های دراز، این حقیقت روشن قرآنی را نادیده میگیرند که حضرت ابراهیم علیه السلام فرمود: « فمن تبعنی فإنّه منّی» ( ابراهیم ۳۶)
بر اساس این سخن والا که بلندتر از آسمان است، فقط کسانی میتوانند خود را از پیامبر و وابسته به ایشان بدانند که سخنان حضرتش را حرف به حرف تبعیت کنند، به ویژه در این امر مهم که کلیت ایمان فرد ، بدان وابسته است.
سوم. قرآن به صراحت میفرماید که جمعی از معاصران پیامبر منافق بودند:
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاق (توبه ۱۰۱).
اینان بارها با حضرتش مخالفت میکردند. چگونه میتوان گزارش آن همه مخالفت را در آیات سوره توبه و سوره منافقون نادیده گرفت و ویژگی عدالت را بطور مطلق برای تمام اصحاب پذیرفت؟ آیا چنان منافقانی صحابی نبودند؟ چه خوش گفت شاعر:
هر که را روی به بهبود نبود
دیدن روی نبی سود نبود
آیا صرفاً برای سر سپردن به توهمات گذشتگان، میتوان تمام آن مخالفتها را ـ که بیان روشن قرآن و سنت و تاریخ است ـ نادیده گرفت؟! آیا این همان روش ضد عقلی مشرکان با فرهنگ جاهلیت نیست که در برابر بیانهای عقلی و فطری پیامبر رحمت، میگفتند که :" ما پدران خود را بدان شیوه یافتیم و خود نیز همان راه را میپیماییم" (زخرف ۲۲).
چهارم . در این جمله، امام هادی علیه السلام به روشنی بر این حکم عقل تأکید میورزد که ادامۀ ایمان به پیامبر، در ایمان به وصّی راستین اوست. و کسی هدایتِ پیامبر را پذیرفته که هدایت وصّی او را بپذیرد، وگرنه به صرف ادّعای ایمان، نمیتوان فرد را مؤمن دانست، بلکه این ادّعا باید در بوتۀ آزمونها محک بخورد. و این همان حقیقت روشنی است که قرآن بیان میدارد:
" احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون." (عنکبوت ۲)
پنجم. در آزمونهای پس از پیامبر نیز بسیاری فرو غلتیدند و تنها معدودی راه درست را ادامه دادند ،چنان که در امت های پیشین روی داده بود.