• حسن انصاری
پيشتر، از نويسنده اين سطور چندين مقاله و يادداشت درباره ريشه نسخه های نهج البلاغة در ميان زيديان يمن ارائه شده است (در سايت کاتبان). در اينجا تنها می کوشم اطلاع جديدی را درباره يکی ديگر از منابع دستيابی زيديان به نهج البلاغة مورد توجه قرار دهم. در آن مقالات اين نکته را نشان داديم که زيديان يمن به دليل ارتباطی که با زيديان و معتزليان خراسان داشتند، در اواخر سده ششم و اوائل سده هفتم با کتاب نهج البلاغة بر اساس نسخه های نيشابوری آن آشنا شدند. از دير باز خراسانيان و به ويژه دانشمندان نيشابور با نهج البلاغة آشنا بوده و آن را با سند به گردآورنده آن روايت می کرده اند که شرحی درباره آن را می توان در تحقيقاتی که تاکنون درباره نهج البلاغة صورت گرفته ديد. اسناد زيادی در اين باره موجود است و نيازی به تکرار بحث در اين باره در اين يادداشت کوتاه نمی بينم. کافی است نگاهی به اجازات مختلفی که در ارتباط با نهج البلاغة همينک در اختيار است و نيز اطلاعاتی که درباره نسخه های کهن اين کتاب تاکنون مورد توجه قرار گرفته بياندازيم تا ريشه نسخه ها و اجازات خراسانی نهج البلاغة را آشکارا در سده های پنجم و ششم قمری ملاحظه کنيم (در اين مورد به ويژه نظری به اجازاتی که در رياض العلماء و طبقات آقا بزرگ و تراجم الرجال اشکوری و معجم اعلام الشيعة محقق طباطبائي و نيز در مجموعه های اجازات مانند بحار الأنوار آمده مفيد است؛ کما اينکه نک: مجموعه مقالات محقق طباطبايي درباره نسخه های کهن نهج البلاغة و نيز في رحاب نهج البلاغة همو و همچنين اثر محققانه استاد سيد محمد حسين جلالي با عنوان دراسة في نهج البلاغة). معتزليان و زيديان خراسانی نيز از همين رهگذر با نهج البلاغة آشنا بوده اند و فی المثل حاکم جشمي در اواخر سده پنجم در کتاب السفينة خود در بخش مربوط به حضرت امير به نهج البلاغة استناد می کند. زيديان اوائل سده هفتم قمری در يمن همراه نسخه نيشابوری نهج البلاغة با شرحی از آن متعلق به نويسنده ای امامی مذهب به نام صدر الدين سرخسي که موسوم است به اعلام نهج البلاغة[۲] نيز آشنا شدند و همينک نيز کهن ترين نسخه اين کتاب همراه نسخه کهنه ای از نهج البلاغة در يمن موجود است و ما پيشتر آن را در همين سايت معرفی کرده ايم. استناد به اعلام نهج البلاغة از همان زمان نيز در ميان زيديان معمول بوده کما اينکه المؤيد بالله يحيی بن حمزه در کتاب الديباج الوضي خود که شرحی است بر نهج البلاغة به اين کتاب استناد می کند. اما از ديگر سو همينک اجازه ای کهن از اوائل سده هشتم در اختيار است که نشان می دهد زيديان يمن در اين دوره با نسخه نهج البلاغة بر اساس يکی از روايات عراقی آن نيز آشنايی داشته اند. اين آشنايی از طريق اجازه ای که يکی از زيديان کوفی در اين دوران برای يکی از سادات زيدی يمن صادر کرده بر می آيد و اين خود سندی است برای ارتباط ميان زيديان کوفه و يمن در اوائل سده هشتم که در دنباله اندکی در اين خصوص مطالبی عرضه خواهد شد. اين دانشمندی زيدی کوفی به نام محمد بن عبدالله الکوفي المُضَري موسوم به غزال برای يکی از شاگردان خود از ميان سادات اجازه ای را نوشته است که نشان می دهد آن شاگرد نزد استاد بخشی از کتاب مفتاح العلوم سکاکي (د. د ۶۲۶ ق)[۳] و نيز بخشی از نهج البلاغة را به قرائت آموخته بوده و استاد نيز اجازه روايت اين دو کتاب را به او داده است. اين اجازه به خط شخص مجيز يعنی محمد بن عبدالله الغزال همينک همراه نسخه ای کهن از قسم سوم کتاب مفتاح العلوم (بخش مربوط به معانی و بيان؛ به خط شاگردی که اجازه برای او صادر شده و به کتابت ۷۲۸ ق) در کتابخانه دولتی برلين موجود است (به شماره گلازر ۸۰ ؛ نک: فهرست آلوارت، جلد ششم، ص ۳۶۵ تا ۳۶۶). در اين اجازه به روايتی از نهج البلاغة اشاره شده که ريشه آن به ابن شهرآشوب و يکی از استادان جرجانی او و از آن طريق به شريف رضي می رسيده است. محمد بن عبدالله الغزال نهج البلاغة را بر اساس روايت ابن بلدجي الموصلي الحنفي در اختيار داشته و خوشبختانه همينک نسخه ای از نهج البلاغة در کتابخانه مجلس سابق در تهران موجود است که با يک واسطه به همين ابن بلدجي می رسد و در آنجا هم عين همين روايتی که در اجازه ما از نهج البلاغة به روايت ابن بلدجي و با استناد او با يک واسطه امامی مذهب از ابن شهرآشوب گزارش شده، ديده می شود. ما در اينجا ابتدا اصل اجازه بر اساس نسخه موجود آن در کتابخانه دولتی برلين را ارائه می دهيم و سپس نسخه موجود در کتابخانه مجلس سابق را معرفی می کنيم و سپس نکاتی را درباره نويسنده اجازه يعنی محمد بن عبدالله الغزال گزارش خواهيم کرد. در پايان هم يکی ديگر از نسخه های نهج البلاغة به روايت ابن بلدجي (که ظاهرا آن هم در اختيار زيديان، اما اين بار زيديان گيلان و ديلمان بوده) را معرفی می کنيم و توضيحاتی درباره گسترش اين روايت به عرض خوانندگان می رسانيم:
۱.
همينجا اشاره کنم که اين روزها کتاب جديد الانتشار الدر الثمین في أسماء المصنفين علي بن انجب ابن الساعي (د. ۶۷۴ ق) را که وسيله دار الغرب الاسلامی منتشر شده است مطالعه می کردم که برخوردم به نام شرحی از اين نويسنده کثير التأليف و مورخ برجسته بر نهج البلاغة به نام جهد الاستطاعة في شرح نهج البلاغة که البته نسخه آن مفقود است، نک: الدر الثمين، ص ۲۰۹. همين ابن الساعي کتابی هم دارد به نام نزهة الأبصار في معرفة نقباء الأسرة الأطهار در تراجم نقبای طالبيين و نيز کتابی دارد در اخبار اهل البيت؛ نک: تاريخ الاسلام ذهبي، ۱۵/۲۸۰؛ الجامع المختصر ابن الساعي، ص ۷۹؛ تلخيص معجم الأداب ابن الفوطي، جزء ۵، شماره ۳۷۰.