صفحه آغاز | درباره ما
نامها و القاب امام علی علیه السلام

• فرامرز حاج منوچهری

ترکيب سه حرف ع ل ی، برسازنده نام نخستين امام شيعيان علی(ع)، در لغت صفت مشبهه از ماده علوّ، به معنای والايی است و در وجه وصفی اش، معنای «والا» را دارد؛ در روايات نيز به ملحوظ بودن اين معنا در وجه نامگذاری حضرت اشارت رفته است. نام علی، برای متمايز بودن از وجه وصفی آن، در عربی کلاسيک، هرگز الف و لام تزيين دريافت نمی کند و بدين سان، می توان تفاوت ميان تعابيری مانند عبدعلی و عبدالعلی را در تسميه شيعيان دريافت؛ درحالی که نام نخست اشاره به بندگی امام علی (ع) دارد، نام دوم تصريح به بندگی خداوند متعال است و علی در آن به عنوان صفتی از صفات خداوند به کار رفته است. تناظر ميان نام آن حضرت با علی به عنوان يکی از اسماء الله، موجب شده است تا اين نام الهی، در برخی اذکار مانند «صدق الله العلي العظيم» در پايان قرائت قرآن، مورد توجه شيعيان باشد، در حالی که بازگشت آن به خداوند است و ربط مستقيمی به آن حضرت ندارد. در ادعيه شيعه، بين عالی به عنوان يکی ديگر از اسماء الهی، با نام آن حضرت نيز تناظری برقرار شده و در نمونه هايی مانند «يا عالي بحق علي» در دعای توسل بازتاب يافته است.

بر پايه روايات ولادت آن حضرت، مادر گرامی ايشان، نام وی را حيدر نهاد؛ اما ابوطالب ضمن مخالفت، نام علی را برگزيد؛ نامی که در نوع خود منحصر به فرد بوده و نمونه ای پيش از آن در منابع نيامده است (ابن شهرآشوب،۲/۳۰۳-۳۰۴). پس از اين نامگذاری، گزينش نام علی بر فرزندان ميان مردم حجاز رواج يافت (مثلا ياقوت، ۵/۲۲۸). با شکل گيری شخصيت آن حضرت در همان دوران کودکی و بروز برخی ويژگيهای متفاوت شخصی، همخوانی خلق و خوی وی با نامِ برگزيده، اسباب آن را فراهم می نمود تا در نامبری وی، روايات فراوانی تبيين گردد. بر همين اساس اين علوّ و والايی را در اسلام، دانش، سخا، پارسايی، شجاعت، زهد، نسب، خاندان، و جز آن بيان داشته اند (ابن بابويه، معانی الاخبار، ۶۲). به رغم آن که اين امام بزرگوار از زمان پيامبر(ص) با اسامی و القاب گوناگونی نامور گشت، اما هرگز نام «علي» تحت الشعاع نامی ديگر واقع نگشت.

نخستين امام شيعيان افزون بر ناموری به «علی»، به فراخور موضوعات مختلف و جايگاه اجتماعی، به نامها و القابی اشتهار يافته است. اين سخن تا بدانجاست که آن امام، در روايتی نام خويش نزد اقوام، کسان و پيروان اديان مختلف به تفصيل آورده است. بر اين پايه نام ايشان نزد مادر گرامی اش: حيدره؛ نزد ابوطالب: ظهير؛ نزد اعراب: علی؛ در ميان هنديان: کبکر؛ نزد روميان: بطريسا؛ در ميان فارس: جبتر؛ نزد ترکان: بثير؛ نزد زنگيان: حيتر؛ نزد کَهَنه: بويي؛ نزد ارامنه: فريق؛ در حبشه: بثريک؛ در انجيل: ايليا؛ در تورات: بریء؛ و در زبور: أری آمده است(ابن بابويه، همان، ۶۰؛ حويزی، ۵/۵۹۹). به رغم اين که در بادی امر اين نامهای ياد شده در روايت به نظر شگفت می آيد، اما به نظر می رسد به تفکيک جای تأمل و بررسی دارند چنانکه پاکتچی بر آن است که واژه دارای معنای باتير به معنای قهرمان (بهادر) می تواند جايگزينی دقيق برای بثير باشد (دبا، ۸/۴۹۶). فارغ از روايت ياد شده به نظر می رسد در رويکردی گونه شناختی می توان نامها و القاب آمده در روايات برای امام علی(ع) را در چند بخش تفکيک نمود.
در رابطه با پيامبر(ص) و اهل بيت(ع): در انبوهی از روايات به نوع و رابطه محمد(ص) با امام علی(ع) اشارات صريحی شده و در آنها نگاه خاص پيامبر به آن حضرت نمايان گشته است. يادکرد نبی اکرم(ص) از داماد خويش به عنوان «اخي وصدّيق الاکبر»، برادر و دوست از مهمترين نمونه ها در تبيين رابطه ويژه ايشان است. اين سخن تا آنجاست که بر پايه همين اشارت نبوی، در روايات با سخنگويی از صديقون ۳گانه، امام علی(ع) را در کنار مؤمن آل فرعون و حبيب نجار جای داده اند(دمشقی، ۱/۲۹؛ سيوطی، ۲/۱۱۵؛ متقی هندی، ۱۱/۶۰۱). ارزشمندی اين يادکرد در چنان پايه ای است که حضرت علی(ع) خود نيز گاه در بيان وصفی از خويش، به اين لفظ صديق اشارتی داشته است (دمشقی، ۱/۳۲؛ ابن قتيبه، ۱۱۹).

همچنين پيامبر(ص) آن حضرت را فاروق ناميد که فارق بين حق و باطل است. بدين ترتيب رسول گرامی با يادکرد صديق و فاروق از سويی به نوع رابطه خود با امام علی(ع) اشاره نموده و از سوی ديگر جايگاه امام را به مصداق تدوين نموده است. بجز اين موارد، با التفات به رخداد غدير خم، عملاً لقب «وصی» و نيز «ولی» برای آن امام مفهومی تاريخی يافت (نسايی، ۹۸). بر همين راستا حديث منزلت شايان ذکر است که در آن پيامبر اسلام(ص)، آن امام را در جايگاه هارون برای حضرت موسی(ع) مثل زده و بدان شبيه دانسته است (ابن ابی الحديد، ۹/۲۷؛ کوفی، ۱/۴۹۹بب؛ شاذان بن جبرئيل، ۷۴بب). اين تشبيه حتی سبب شده تا گاه فرزند آن بزرگوار، امام حسن(ع) را نيز ابن هارون نامند (ابن بابويه، همان، ۵۷). ارتباط صميمانه اين دو بزرگوار و لطف نبوی به آن امام، گاه در کنيه وری امام بروز يافته است. چنان که بر پايه روايات، باری پيامبر، امام را در حالتی خوابيده بر خاک و خاک آلود مشاهده نمود و با تکاندن خاک از کتف آن امام، او را ابوتراب برخواند (زيد بن علی، ۲۳۱-۲۳۲؛ مسلم، ۴/۱۸۷۴؛ بخاری، ۱/۱۶۹؛ بيهقی، ۲/۴۴۶؛ ابن بابويه، علل الشرايع، ۱/۱۵۵بب؛ شوکانی، ۲/۱۷۱). اين روايات سبب برسازی مجموعه ای از انديشه های مختلف گشته است چنان که در تفسيرگونه ای از جمله يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَاباً در آيه ۴۰ سوره نبآ (شم ۷۸)، گرايش به شيعه و از اصحاب علی(ع) بودن، مورد التفات قرار داده شده است (ابن بابويه، همان، ۱/۱۵۷). فارغ از آنچه پيرامون حضرت محمد(ص) بيآن شد، امام علی(ع) به واسطه فرزندان بزرگوارش، به ابوالحسن و گاه نيز ابوالحسين مکنا گشته است. از سوی ديگر با توجه به رواياتی که در آنها، حسنين، به عنوان ريحانه های بهشتی ياد شده اند (محب الدين طبری، ۵۶)، پدر بزرگوارشان نيز بر همين اساس، ابوالريحانتين خوانده شده است (القاب الرسول...، ۳۲؛ فتال، ۱۵۲؛ ابن بطريق، ۳۰۶،۳۰۸). امام علی(ع) به عنوان يکی از اهل بيت(ع) و از مصاديق حديث کسا، به خامس اهل عبا نيز شهرت دارد (شاذان بن جبرئيل، ۷۸). از موارد قابل ذکر در باره نامها و القاب امام علی(ع) يادکرد وی به عنوان حجة الله و ولی الله است که بازتاب آن را می توان در قرائت اذان نزد شيعيان مشاهده نمود. ذکر «أشهد أن علياً ولي الله» و «أشهد أن علياً حجة الله» پس از شهادت به پيامبری رسول خدا در اذان بر همين پايه است.
در رابطه با مسلمانان به طور عام و شيعيان به طور خاص. جايگاه اجتماعی علی بن ابی طالب(ع)، هم به عنوان سومين خليفه مسلمين و هم به دليل امامت شيعيان، در بردارنده شاخصه هايی است که آن را ويژگي خاصی بخشيده است. در اين ميدان، استفاده خاص از لقب کرم الله وجه پس از يادکرد نام علی بن ابی طالب که تنها نمونه در ميان خلفای چهارگانه است، نشان از همين جايگاه دارد (نک مناوی، ۵/۴۴۰؛ آمدی، ۲/۵۲). در ادامه همين انديشه است که در منابع به القابی ويژه از آن حضرت برمیخوريم. بر پايه روايات و احاديثی نبوی نخستين بار لقب اميرالمؤمنين برای امام علی(ع) توسط پيامبر اکرم به کار رفته است(ابن مردويه، ۵۶). اين در حالی است که حتی در برخی روايات تصريح شده است که پيامبر(ص)، خواندن امام علی(ع) به اميرالمؤمنين را امر می نموده است. بر اساس همين امر نبوی، باری ابوبکر و عمر در ديدار با امام علی(ع)، وی را اميرالمؤمنين خطاب کرده و سبب را امر پيامبر ياد کرده اند (همانجا). گفتنی است درباره خطاب و به کارگيری لقب اميرالمؤمنين برای خلفای چهارگانه ميان پيروان مذاهب عامه و شيعيان برخی تفاوت نظرها موجود است اما اين لقب علوی نزد شيعيان از چنان پايگاهی برخوردار است که در بسياری موارد استفاده مطلق از آن، جايگزينی برای نام علی(ع) است (ابن بابويه، فقه الرضا، ۲۱، ۲۳،جم، المقنع، ۱۱، ۱۵،جم؛ شيخ مفيد، ۴۱، ۷۸،جم). روايات بسياری در اين باره وجوددارد که به ناموری حضرت علی به اين لقب در زمان پيامبر(ص) تصريح دارد (مجلسی، ۳۷/۳۳۱بب؛ محقق، ۱۶).

تخفيف يافته اين لقب به صورت امير، به عنوان يکی از اسامی بسيار رايج در ميان شيعيان به ويژه ايرانيان است که از بسامد بالايی هم برخوردار است. همچنين اميرالمؤمنين و نيز ترکيبهايی ساخته شده با پيشوند امير، در اشعار فارسی کاربرد فراوان دارد (مثلاً طالشی، ۲۱-۲۲). به نظر می رسد بر پايه نوع رويکرد ايرانيان به موضوع خلافت و نمود آن در قالب حکومتداری در انديشه ايرانی، لفظ امير به شاه بدل گشت و ساختن ترکيبهايی مانند شاه عرب، شاه مردان، شاه نجف، شاه ولايت و بسياری نمونه های ديگر رواج عام يافت. نشانه هايی از گسترش جغرافيايی اين تفکر را در شبه قاره هند خاصه در اشعار شاعران قابل پيگيری است (رادفر، سراسر کتاب)؛ چنان که حتی در برخی قواليهای پاکستان (موسيقی سنتی مذهبی) نيز اين نامها بازتاب يافته است. برخی از اين نمونه ها مانند شاهنشاه عرب، قدمت بيشتری دارد (ابونعيم، ۲/۱۸۳؛ ابن شهرآشوب، ۲/۳۰۷، قندوزی، ۳/۳۵۰؛ برای نمونه اشعار نک طالشی، ۵۲-۵۷؛ مشفق کاشانی، سراسر کتاب؛ حيدری، سراسر کتاب).

در روايتی پيامبر(ص) امام را به صورت يعسوب المؤمنين خطاب نموده است (ابن مغازلی، ۶۵؛ ابن طاووس، ۱۲۱بب؛ طبرسی، ۲/۳۶). اين واژه که در لغت به معنای زنبور نر است در استعاره نبوی به مفهوم رهبری امام به کار رفته است (ابن همام اسکافی، ۴۸؛ ابن رستم طبری، ۲۶۹). آشکارا می توان استفاده از اين لقب را با قرار دادن در کنار رخداد غدير و خواندن وارث خويش به معنای آن دانست که حضرت رسول، آن بزرگوار را در جايگاه رهبری جامعه مسلمين می ديده است. از ديگر القاب ياد شده برای امام علی(ع)، امام المتقين است که اشارتی ظريف به پاي بندی امام به دين دارد (ابن مردويه،۵۸؛ القاب الرسول، ۲۶؛ قمی، ۳۰؛ مشهدی، ۲۰۳بب). استفاده از اين لقب چندان نزد ايرانيان اشتهار دارد که گاه به کار گيری مطلقِ لفظ مولای متقيان کنايه از امام علی(ع) دارد. از اسامی مشهور امام همانی است که توسط مادر بزرگوار او انتخاب شده است. حيدر که گاه به سبب جنگاوری حضرت به صورت ترکيب حيدرکرار در منابع تکرار شده از آن دسته نامهايی است که خود امام نيز در مواضعی بدان افتخار ورزيده و خود را بدان خوانده اند. در روايت است که در جنگ خيبر يکی از رجزهای علوی يادکرد همين نام بوده است (ابن عابدين، ۱/۱۰،۹۹؛ ابن بابويه، الخصال، ۵۶۱؛ شوکانی، ۸/۸۶؛ حائری، ۲/۲۹۱). افزون بر نام حيدر به معنای شير، نامهايی مانند اسد و ضرغام هم برای آن حضرت کاربردی با بسامد بالا دارد. برهمين اساس است که گزينش اين نامها برای فرزندان، در ميان شيعيان از آن رو که يادآور شخصيت شيرسان امام است، کاربرد فراوان دارد. اسدالله و فارسی شده آن به صورت شيرخدا و نيز نام حيدر در اشعار فارسی هم دارای نمونه است (طالشی، ۳۳-۳۴،۶۱-۶۲؛ نيز آقابزرگ، ۱۴/۱۹۷). از مهمترين نمودهای هنری انديشه شيرسانی امام، در نگاره هايی از آن حضرت و مخصوصاً در نقاشيهای قهوه خانه ای بازتاب دارد که در غالب آنها حضور شيری در کنار وی نشان از شجاعت او دارد (نک: بخش امام علی در هنر اسلامی). گفتنی است جنگاوری آن حضرت افزون بر آن که در نامهای حيدر و اسد و ضرغام جلوه میکند، در نمونه هايی ترکيبی مانندقاتل المشرکين و سيف الله المسلول نيز نمود يافته است (شاذان بن جبرئيل، ۷۸).

در انديشه رستاخيزی. فارغ از نامها و القابی که برای امام علی(ع) در منابع ذکر شده، صفات ويژه ای در قالب ترکيبی نامواره درمنابع بازتاب يافته است که غالباً در بردارنده مفاهيم پسينی برای جايگاه آن امام دارد. پرچمدار روز قيامت (حامل لواء اليوم القيامة)، قسيم الجنة و النار که به نوعی اشاره به لقب فاروق نيز دارد، حامل مفاتيح الجنة، ساقی کوثر، عروة الوثقی و نيز صاحب حوض و شفاعت از ديگر نامواره های ترکيبی برای آن حضرت است (القاب الرسول، ۳۴-۳۵؛ ابن شهرآشوب، ۱/۳۴۴؛ قمی، ۳۰؛ قندوزی، ۳/۲۰۷-۲۰۸). بجز نامها و القاب ياد شده، انبوهی از اين دست ترکيبها در قالب زيارت نامه نمود يافته است (مثلا شهيد اول، ۱۱۰بب؛ ابن براج، ۱/۲۸۴-۲۸۵؛ مشهدی، ۲۰۳بب).

مآخذ: آقا بزرگ‌، الذريعة؛ آمدی، علی‌، الاحکام‌، به‌ کوشش‌ عبدالرزاق عفيفی، دمشق، ۱۴۰۲ق؛ ابن ابی ‌الحديد، عبدالحميد، شرح‌ نهج‌ البلاغة، به‌ کوشش‌ محمد ابو الفضل‌ ابراهيم‌، قاهره‌، ۱۳۷۹ق‌/۱۹۵۹م‌؛ ابن بابويه‌، محمد، الخصال‌، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری، قم‌، ۱۳۶۲ش؛ همو، علل‌ الشرايع‌، نجف‌، ۱۳۸۵ق‌/۱۹۶۶م‌؛ همو، معانی‌ الاخبار، به‌ کوشش‌ علی‌اکبر غفاری، قم‌، ۱۳۶۱ش‌؛ همو، المقنع، قم، ۱۴۱۵ق؛ ابن براج‌، عبدالعزيز، المهذب‌، به کوشش جعفر سبحانی، قم‌، ۱۴۰۶ق‌؛ ابن بطريق، يحيی، العمدة (عمدة عيون صحاح الاخبار)، قم، ۱۴۰۷ق؛ ابن‏رستم‏ طبری، محمد، المسترشد، به کوشش احمد محمودی، تهران، مؤسسه کوشانپور؛ ابن شهرآشوب‌، محمد، مناقب‌ آل‌ ابی ‌طالب‌، نجف، ۱۳۷۶ق؛ ابن طاووس‌، علی، اليقين‌، به کوشش انصاری، قم، ۱۴۱۳ق؛ ابن قتيبه‌، عبدالله، المعارف‌، به‌ کوشش‌ ثروت‌ عکاشه‌، قاهره‌، ۱۹۶۰م‌؛ ابن مردويه، احمد، مناقب علی بن ابی طالب، به کوشش عبدالرزاق محمدحسين حرزالدين، قم، ۱۳۸۲ش؛ ابن مغازلی‌، علی‌، مناقب‌ علی‌ بن‌ ابی ‌طالب‌ (ع‌)، به‌ کوشش‌ محمد باقر بهبودی، تهران‌، ۱۳۹۴ق‌؛ ابن همام اسکافی، محمد، التمحيص، قم، مدرسة الامام المهدی(ع)؛ ابو نعيم‌ اصفهانی‌، احمد، ذکر اخبار اصبهان‌، به‌ کوشش‌ ددرينگ‌، ليدن‌، ۱۹۳۴م‌؛ «القاب الرسول (ص) و عترته»، از مؤلف ناشناس، ضمن مجموعة نفيسة، قم، ۱۴۰۶ق؛ بخاری، محمد، الصحيح، به کوشش مصطفی ديب البغا، بيروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م؛ بيهقی، احمد، السنن الکبری، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، مکه، ۱۴۱۴ق/ ۱۹۹۴م؛ حائری، محمدمهدی، شجرة طوبی، نجف، ۱۳۸۵ق؛ حويزی، عبدعلی، تفسير نور الثقلين، قم، ۱۴۱۵ق؛ حيدری، غلامرضا، گذری بر مناجات و تحميديه و مناقب ائمه اطهار...، قزوين، ۱۳۸۱ش؛ دمشقی، محمد، جواهر المطالب فی مناقب الامام علی بن ابی طالب، به کوشش محمد باقر محمودی، قم، ۱۴۱۵ق؛ رادفر، ابوالقاسم، مناقب علوی در آيينه شعر پارسی گويان شبه قاره، تهران، ۱۳۸۱ش؛ سيوطی، الجامع‏ الصغير، قاهره، ۱۳۷۳ق‏/۱۹۵۴م‏؛ شاذان بن جبرئيل قمی، الروضة فی فضائل امير المؤمنين، به کوشش علی شکرچی، قم، ۱۴۲۳ق؛ شوکانی، محمد، نيل الاوطار، بيروت، ۱۹۷۳م؛ شهيد اول، المزار، به کوشش محمدباقر موحدی ابطحی، قم، ۱۴۱۰ق؛ طالشی، يدالله، تجلی اوصاف امام علی(ع) در ادب فارسی، تهران، ۱۳۸۲ش؛ طبرسی‌، احمد، الاحتجاج‌، به‌ کوشش‌ محمدباقر موسوی خرسان‌، نجف‌، ۱۳۸۶ق‌/ ۱۹۶۶م‌؛ فقه‌ الرضا (ع‌)، مشهد، ۱۴۰۶ق‌؛ قرآن کريم؛ قندوزی، سليمان، ينابيع المودة، به کوشش علی جمال اشرف حسينی، قم، ۱۴۱۶ق؛ کوفی، محمد، مناقب امير المؤمنين (ع)، به کوشش محمد باقر محمودی، قم، ۱۴۱۲ق؛ متقی هندی، سيد علی، کنز العمال‌، به کوشش بکری الحيانی و صفوة السقا، بيروت، ۱۴۰۹ق/۱۹۸۹م؛ مجلسی‌، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌؛ محب الدين طبری، احمد، ذخائر العقبی، قاهره، ۱۳۵۶ق؛ قمی، محمد، عقد النضيد، به کوشش علی اوسط ناطقی و ديگران، قم، ۱۳۸۱ش؛ محقق، مهدی، «برخی از نامها و القاب حضرت علی (ع)»، کيهان فرهنگی، اردی بهشت ۱۳۶۶، شم ۳۸؛ مسلم‌ بن‌ حجاج‌، الصحيح‌، به‌ کوشش‌ محمد فؤاد عبدالباقی‌، قاهره‌، ۱۹۵۵م‌؛ مسند زيد بن‌ علی‌، به روايت ابو خالد واسطی، بيروت، دار مکتبة الحياة؛ مشفق کاشانی، آئينه آفتاب، تهران، ۱۳۶۹ش؛ مشهدی، محمد، المزار الکبير، به کوشش جواد قيومی، قم، ۱۴۱۹ق؛مفيد، محمد، «اجوبة المسائل‌ السروية»، عدة رسائل‌، قم‌، مکتبة المفيد؛ مناوی، محمد عبدالرؤوف، فيض القدير، به کوشش احمد عبدالسلام، بيروت، ۱۴۱۵ق/ ۱۹۹۴م؛ نسايی، احمد، خصائص امير المؤمنين (ع)‌، به کوشش محمد هادی امينی، تهران، مکتبة نينوی الحديثه؛ ياقوت‌ حموی، معجم الادباء، مصر، ۱۳۵۵-۱۳۵۷ق/ ۱۹۳۶- ۱۹۳۸م.

برای ما بنویسید
نام کامل:
شهر:
آدرس ایمیل:

متن نظر:


موضوعات



جغرافيا



ادوار تاریخی

www.alinameh.com, The ejournal in specialty of Imam Ali (A.S.)