• خبرگزاری شفقنا
به گزارش خبرنگار شفقنا در قم،
سبوح سرکسیان در کنگره بین المللی سیره اهل بیت (ع) با محوریت امام علی (ع) اظهار داشت: جای بسی افتخار و مباهات است که در چنین سمینار مهم بینالمللی که به نام یکی از مهمترین شخصیتها یعنی حضرت امام علی ابن ابیطالب پسرعم و داماد پیامبر گرامی اسلام میباشد حضور مییابم.
او افزود: بدون تردید آن حضرت شخصیتی بودند که نقش فراوان و بسیار مهمی در صدر اسلام ایفا کردند بنابراین مطالعه دقیق و جدی تاریخ صدر اسلام و نیز بازخوانی آن دوره از تاریخ به روشنتر شدن ابعاد زندگانی و تأثیر امام علی (ع) کمک کرده و زندگانی و سیره آن امام همام از دایره خاص تقدس بخشی ارادتمندان شیعیان خارج میشود زیرا آن امام همام از همان آغاز مسئولیتشان به تمام معنا دلداده و پیرو صدیق پیامبر اسلام بودند و نیز خودشان رهبری بزرگ در تاریخ اسلام به شمار میروند.
اسقف اعظم ارامنه ایران ادامه داد: هر چند که در گذر زمان امام علی (ع) بیشتر به عنوان یک امام شیعی تصویر شدند اما جای خوشبختی است که متفکران معاصر در جهان اسلام اعم از سنی و شیعه به این نتیجه رسیدند که شخصیت امام علی (ع) را باید بسی برتر و والاتر از ملاحظات فرقه گرایانه مورد مطالعه قرار دهند و ابعاد شخصیتی ایشان را باید با شرایط تاریخی زمان خود آن حضرت مورد تأمل و تفکر قرار دهند.
او با بیان اینکه امام علی (ع) در زمان حیات پیامبر نقش پیشاهنگ را ایفا میکردند به برخی از موفقیتهای آن امام همام اشاره کرد و ادامه داد: زمانی که پیامبر دست اخوت بین مهاجرین و انصار را مطرح نمودند آن حضرت، امام علی (ع) را به عنوان برادر خود پذیرفتند.
سرکسیان اضافه کرد: نقش بی بدیل ایشان در جنگهایی که در آن شرکت داشتند جنگ بدر، احد، خندق و خیبر نمونههایی از موفقیتهای آن حضرت است.
او بیان داشت: این امام علی بودند که هم بتهای کعبه را در هم فرو ریختند و هم خانه خدا را آنگونه که نخست ابراهیم نبی بنا کرده بودند دوباره بنا ساخت.
اسقف اعظم ارامنه ادامه داد: امام علی (ع) شخصیتی بودند که پیامبر از او خواست تا سوره توبه را برای اهالی مکه قرائت کند و ایشان هم دین جدید را با قرائت آن سوره با صدای بلند در آنجا اعلام کرد.
او تصریح کرد: درباره آن حضرت بود که پیامبر پس از بازگشت از حجةالوداع در غدیر خم فرمودند «من کنت مولاه فهذا علی مولا.»
سرکسیان خاطرنشان کرد: درباره امام علی (ع) بود که پیامبر فرمودند: «انا مدینه العلم و علی بابها». لازم به یادآوری است که در طی زمان سه خلیفه اول امام علی خود را از فعالیت آشکار سیاسی جامعه کنار کشید در عوض ترجیح دادند تا به جمعآوری و تدوین قرآن بپردازند مخصوصاً که پس از قتل عثمان که آن حضرت به خلافت رسیدند دوران زمامداری ایشان یادآور دوران پیامبر مکرم اسلام (ص) بود و همین سبب جذب بسیاری از مردم به سوی ایشان شده بود.
او بخش دوم سخنان خود را با عنوان امام علی (ع) به عنوان خلیفه و اصلاح گر آغاز کرد و گفت: دوران کوتاه حکومت امیرالمومنین (ع) با درگیریهای داخلی همراه بود آن هم به سبب اشکالات متعدد اجتماعی و اقتصادی در جامعه آن روز. درواقع امیرالمومین وارث فضای نارضایتی باقیمانده از زمان عثمان بود.
اسقف اعظم ارامنه ادامه داد: امام علی در تلاش بودند تا نظم را مستقر کنند و این کار بسیار دشواری بود؛ یکی از محققان درباره دوران زمامداری ایشان اینچنین میگوید: «شرایط هیچ کس به اندازه علی بد و نامناسب نبود، جنگجوی بزرگ، مشاور خردمند و مرد خدا که بسیار به پیامبر نزدیک بود فضای حاکم دوران کوتاه حکومتش تمام جنگ و ناامنی بود اما از میان فتنه و جنگ امام علی به خوبی از عهده مأموریت خود که ثبات بخشیدن به جامعه بر اساس حیات طیبه دینی و اجتماعیاش بود آگاه بودند این مأموریت که وی در گفتار و عمل آن را پیاده نمود از ایشان تأثیرگذارترین شخصیت تاریخ را ساخت.»
او بیان داشت: نظام حکومتی ایشان بر پایه مساوات و عدالت اجتماعی بود وی مخالف برنامههای عمر در توزیع غنائم و درآمد حاصل از شهرهای فتح شده بود، نخستین اقدام علی (ع) تمرکز بر ایجاد وفاق و یکپارچگی حکومت امت بود.
سرکسیان ادامه داد: امام علی نهایت سعی خود را برای بهترین شیوه زمامداری در امپراطوری اسلامی آن روز به کار برد. او فرمانداران درستکار و متقی را به جای افراد غیرشرافتمند گمارد. زمینهای حکومتی که در دوران قبل از سوی آنانی که پیش از این بودند مصادره شده بود را به حکومت بازگرداند اما مهمترین پدیدهها در حکومت ایشان، مساوات و عدالت در توزیع بیتالمال در میان شهروندانش بود، این مساوات زمینه اعتقاد به اصل اخوت و برادری و محبت را در میان مردمانش ایجاد کرد.
او با ذکر این مطلب که یکی از مهم ترین نکات در فلسفه اجتماعی امام علی (ع) اعتقاد ایشان به مشارکت همه افراد جامعه و بهره مندی از ثروت بود، اظهار کرد: از دیدگاه امام علی عدالت اجتماعی تنها زمانی محقق میشود که فهم و علاقه متقابل میان حاکم و افراد تحت حکومت وی برقرار باشد یعنی زمانی که حاکم و افراد تحت حکومت وظایف خود را با صداقت و درستی انجام دهند تا اینکه زمانی برسد حقیقت و تقوا در جامعه فراگیر شود.
اسقف اعظم ارامنه ادامه داد: هدف امام علی (ع) ایجاد جامعهای جدید بود؛ بدون تردید معرفی اصول توزیع یکسان ثروت در جامعه تازه متولد شده آن روز اسلام دیدگاهی انقلابی به شمار میرفت و این امر برای ایشان بسیار پرهزینه بود یقیناً ایشان اولین خلیفهای هستند که قهرمان استفاده از عدالت اجتماعی برای ابدی ساختن ایدئولوژی انقلابی میباشند.
او ادامه داد: نامههای زیادی از امام علی (ع) وجود دارد که در آنها ایشان به فرمانداران خود از توزیع ثروت صحبت میکند «این سفارش بنده خدا علی ابن ابیطالب است» این نامه تعلیم میدهد که چگونه اموالش برای رضایت خداوند خرج شود تا به سبب آن خداوند نظری فرماید و وی به بهشت خدا نائل شود.
سرکسیان به نامهای از امام علی (ع) اشاره کرد و افزود: در نامه ی دیگری ایشان سفارش خاص درباره حق فقرا، یتیمان و افراد مسن میکند برای اینکه آنان نه از حامیانی برخوردارند نه از منابع مالی بهرهمند میشوند، ایشان مینویسند:
از خدا در خصوص حق آنان و رفتار خودت نسبت به آنان بترس. آنان ضعیف هستند بدانید که تو وظیفه داری به فکر آنانی باشی که به تو دسترسی ندارند و جامعه نیز با آنان نامهربانی میکند تو باید برای آنان منبع آسایش، علاقه و احترام باشی.
اسقف اعظم ارامنه بیان کرد: نکته دیگری که امام علی فرمانداران خود را از توسل به تنبیه کردن و مجازات همراه با نفرت باز میداشتند آن حضرت میفرمایند:
مردمان عادی فقیر هستند و همانایی که ظاهراً بخشهای غیرمهم جامعه شما هستند اساس اسلام را تشکیل میدهند با آنان مهربان باشید و اهتمام و همدلی آنان را به دست آورید.
او افزود: این امام و اصلاح گر اجتماعی بزرگ اینگونه عمل میکرد تا اندیشه اجتماعی خود را برای ایجاد آن جامعه آرمانی به کار گیرد اما اصلاحات مورد نظر وی به طور کلی از سوی قریش و به طور خاص از سوی بنی امینه مورد اقبال واقع نشد و نهایتاً در مسجد کوفه مورد حمله یکی از خوارج قرار گرفت و بدین سان زندگی باعظمت و پرافتخار وی در هنگامی که ایشان مشغول عبادت خداوند در حال سجده بودند در سال ۶۶۱ میلادی به پایان رسید.
سرکسیان به تأثیر امام علی (ع) در گذشته و حال اشاره کرد و گفت: شخصیت امام علی را باید برتر از اندیشههای فرقه گرایانه شیعه و سنی بررسی کرد بلکه باید آن جنبهها را در فضای تاریخی زمان خودش مورد مطالعه قرار داد.
او ابراز کرد: بدون تردید بازیابی در تاریخ اندیشهها و شخصیتهای بزرگ نشان از تغییر اساسی در نگرشهای مردم نسبت به تاریخ است به جز چند مورد استثناء تا همین زمان اخیر تاریخ اسلام شدیداً از تفکیک سنی در مقابل شیعی متأثر بود حقایق کتمان میشدند برخی از پدیدهها به طور غیرقابل تشخیصی دستکاری میشدند و همواره سخن از تمجید کردن فراوان از یک نفر بود و گاهی هم یک نفر را به عنوان فردی عادی تصویر میکردند.
اسقف اعظم ارامنه گفت: تاریخ اولیه نشان میدهد که هیچ شخصیت دیگری مانند امام علی مورد جریانات افراطی و غیرعادلانه قرار نگرفته بود؛ دوران بنی امیه دوران بدبینی نسبت به بنی هاشم و به خصوص امام علی بود بیشترین تاریخهای خصم آلود بنی امیه نسبت به امام علی (ع) هنوز کشف نشدند و از سوی دیگر فشارهای وارد از بنی امیه نسبت به شیعیان و دشمنی شان نسبت به امام علی همچنان وجود دارد.
او ادامه داد: صوفیان که بیشترشان هم سنی بودند البته تنها به صورت میانه رو و مخفیانه میتوانستند از محسنات امام علی صحبت کنند، کشف دوباره شخصیت امام علی در دوران جدید از راه نگرشهای عقلانی و انسان مدارانه بود.
سرکسیان گفت:
محمد عبدو متفکر بزرگ مصری یکی از این رهبران اصلاحگرا بود که نماد تجدید حیات عقلانی به سمت امام علی را نشان میدهد وی اولین عارف سنی بود که به تجدید چاپ نهج البلاغه همت گمارد. عبدو این نامههای امام علی را برای تجدید حیات تعلیم و تربیت در مصر ضروری و اجباری میدانست؛ وی در مقدمه خود در این نامههایش مینویسد «این کتاب حقایق و حقوقی که در مقابل ما میباشد را نشان میدهد و ما را از اشتباهات آگاه میکند این کتاب عالی ترین سطح سیاست را آموزش میدهد و ما را نسبت به پذیرش حقایق آماده میکند هر کسی که این کتاب را بخواند به دین حقیقی خداوند راهنمایی میشود.»
اسقف اعظم ارامنه بیان داشت: کلام
طه حسین، خطیب، استاد و مورخ مصری مهم است. کتاب وی درباره عثمان و علی نه تنها موجی ایجاد کرد بلکه از وی خواسته شد تا بازنگاری تاریخ را آغاز کند؛ بیشتر اعتقاداتی که در زمان ما از عثمان میشود مدیون همین کتاب طه حسین و ارزیابی بیپرده وی از آن دوران است.
او ادامه داد: از نظر طه حسین اگر امام علی شکست خورد به دلیل ضعف شخصیتی و شخصیاش نبود بلکه به خاطر کاستیهای نهاد خلافت بود و اگر هم امیدی به بهبود نهاد خلافت میتوانست وجود داشته باشد این امید به زودی از بین نرفت زیرا اندکی بعد به تابعی از منابع شخصی هوس قدرت به دست گرفتن و تضاد طبقاتی تبدیل شد.
سرکسیان عنوان کرد:
محمد عماره در کتابش که به بررسی اندیشه اجتماعی امام علی میپردازد بر همان راه طه حسین گام برداشته و سعی در ارائه تصویر تاریخی از امام علی دارد؛ عماره به زبانی موجد و روشن صحبت میکند و تأکید بر عدالت اجتماعی و اقتصادی در زندگانی و سیره امام علی را مورد بررسی قرار میدهد.
او اضافه کرد: عماره در مطالعات خود همگان را به رهیافتی نوین از تاریخ فرا میخواند زیرا ارزیابی مجدد از تاریخ یعنی ارزیابی مجدد از وضعیت معاصر این شخصیت تاریخ معلمی بزرگ است و همه ما شاگردان تاریخ مان هستیم.
اسقف اعظم ارامنه گفت: قضاوت مردم و تاریخ هر چه که باشد یک نکته بسیار روشن است امام علی ابن ابیطالب همواره به مثابه ستارهای درخشان در تاریخ میماند که روشنگر همه آنانی خواهد بود که میتوانند به صدایی که از تاریخ بر میخیزد گوش دل فرا دهند.