• عبدالحسین طالعی
با توجه به اینکه نوروز سال ۱۳۹۷ شمسی با سالروز شهادت امام هادی علیه السلام مصادف شده، در نظر گرفتم یک سلسله مطالب در ده قسمت پیرامون زیارت غدیریه صادره از ناحیه مقدسه حضرتش را به دوستداران خاندان نور هدیه کنم. تمام این مقاله در مجله صحیفه اهل بیت شماره ۳ -۴ ویژه نامه امام هادی علیه السلام منتشر شده است.
***
۸ . مومنان اندک شمارند، ای عزیز!
متن: فما آمن بما انزل الله فیک علی نبیه الّا قلیل و لا زاد اکثرهم غیر تخسیر.
نکتهها:
یکم. ملاک حقّ و باطل، تطابق آن با عقل سلیم و نقل قطعی است، نه تبعیت مردم که هرگز ملاک حقانیت یک مطلب نبوده و نیست.
دوم. دریغا! که اکثریت مردم در هر زمان، پیرو باطل اند و پیروان حق در اقلیت.
«فَما آمَنَ لِمُوسى إِلاَّ ذُرِّيَّةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلى خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِمْ أَنْ يَفْتِنَهُم» (یونس ۸۳.)
« وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَليل» (هود ۴۰).
« وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرين» (اعراف ۱۷).
« وَ ما وَجَدْنا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَ إِنْ وَجَدْنا أَكْثَرَهُمْ لَفاسِقين» (اعراف ۱۰۲).
« إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ» (یونس ۶۰).
سوم. حتی در میان مدعیان ایمان نیز، اکثریت آنها با کسانی است که رفتاری مشرکانه دارند. قرآن مقدس، از این حقیقت در دو مرحله پرده بر میدارد:
در مرحله اول، پیامبر را دلداری میدهد که از فراوانی شمار غیر مومنان غمی به دل راه ندهد. میفرماید:
«و ما اکثر الناس ولو حرصت بمؤمنین» ( یوسف /۱۰۳ ).
مرحله دوم، پاسخی است به آن پرسش که به طور طبیعی برای فرد یا جمعی پیش میآید که:" پس تکلیف این همه مدعی ایمان چه میشود؟" آیه دیگر، پاسخی به این پرسش است:
«و ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون» (یوسف/۱۰۶).
چهارم. در رویدادهای پس از پیامبر نیز، این اصل نمایان شد، به گونه ای که در بیان دردمندانه حضرت زهرا سلام الله علیها میبینیم.
محمود بن لبید چنین گزارش میکند که پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله در کنار مزار شهدای احد و حمزه سید الشهداء به حضور حضرت زهرا سلام الله علیها رسیده و از ایشان پرسیده است که:« آیا پیامبر ، حضرت علی را به عنوان جانشین خود به روشنی برای مردم شناسانده است، یعنی نصی بر امامت ایشان دارد؟»
اینجاست که صدیقه کبری در کمال شگفتی و از سر درد پاسخ میدهد:
«واعجباه! أنسیتم یوم غدیرخم؟! » (کفایه الاثر/۱۹۹ )
تعجب بزرگ بانوی دین بسیار معنی دارد. توضیح آنکه عرب در آن روزگار، به حافظه شفاهی خود شهره بود. هرچه از فرهنگ کتبی فاصله داشت، به همان میزان در حفظ جزئیات رویدادها زبانزد بود. به همین دلیل، جزئیات برخوردهایی که میان قبایل روی داده بود، پس از گذشت دهها سال، به تفصیل تمام در ذهن آیندگان باقی مانده بود و همواره بازگو میکردند. نصوص تاریخی عربی که هم اکنون نیز موجود است، بر این مطلب گواهی میدهد.
اینک بنگریم به رویداد غدیر، با آن همه مقدمات و تشریفات، مانند:
• اقامت سه روزه در بیابان جحفه با هوای گرم و آب اندک،
• بیان خطبه ای غرا و مفصل و جامع تمام حقایق،
• بیعت گرفتن از تک تک مردم برای امام امیر المومنین حتی از زنان که در تاریخ شبه *جزیره عرب بیسابقه یا کم سابقه بود،
• امر کردن مردم به ابلاغ آن پیام به فرد فرد انسانها و حتی به نسلهای آینده و ...
روزی که محمود بن لبید چنان سؤالی از صدیقه کبری پرسید، ازچنین رویدادی شگفت و کم مانند، چند روز میگذشت؟ کمتر از دو ماه. بعلاوه موضوع غدیر چه بود؟ تعیین تکلیف رهبری امت و هدایت مردم پس از پیامبر. نیک باید نگریست: کسانی که تمام جزئیات یک برخورد بی اهمیت مانند کشته شدن شتر یک قبیله به دست فردی از قبیله دیگر را، بعد از گذشت دهها سال به یاد داشتند و در مجالس خود باز میگفتند، آیا عجیب نیست که کلیات سخنان پیامبر خود را، با تشریفات یادشده، آن هم در باب آینده خود، آن هم پس از گذشت مدتی بسیار کوتاه فراموش کرده باشند؟
این پرسش و پاسخ، حقایق عجیب و بسیار مهم در بر دارد که بجاست اهل تحقیق بدان رجوع کنند.
پنجم. صدیقه کبری سلام الله علیها در خطبه فدکیه و نیز در سخنانی که در جمع زنان عیادت کننده از ایشان بیان داشت، گوشه هایی از دردنامه خود را به زبان آورد که در جای خود آمده و برای رعایت اختصار، از نقل آن چشم میپوشیم.
ششم. امام هادی علیه السلام در این جملۀ زیارت غدیریه، از همان اصل سخن میگوید. و بار دیگر یادآور میشود که ملاک حقانیت، «ما انزل الله» است نه تعداد ایمان آورندگان. نتیجه این است که اکثریت، فقط به خسران خود افزودند، همان اکثریت که چنان امر مهمی را فراموش کردند یا خود را به فراموشی زدند...